با توجه به نامگذاری سال 1395 به عنوان سال "اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل" مروری بر برخی از بیانات گذشته حضرت آیت الله ای رهبر انقلاب اسلامی داشته و بخش هایی از آن چه ایشان در مقاطع مختلف درباره اقتصاد مقاومتی مطرح کرده اند را به شرح زیر یادآور شده ایم . . .
یکی از دوستان اطلاع دادند که یک ستاد دانشجوئی برای تحقیق در اقتصاد مقاومتی تشکیل شده. کار بسیار جالبی است. اینجور کارهای عمیق، همان چیزی است که کشور به آن احتیاج دارد. شما باید فکر کنید، مطالعه کنید، تحقیق کنید. این تحقیقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد یا به کار او نیاید یا نپسندد، قطعاً به کار شما می آید و به درد شما می خورد. این، کار بسیار جالبی است.
ما باید یک اقتصاد مقاومتی واقعی در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینی معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریم کنندگان را ناکام می کنند؛ مثل موارد دیگری که در سالهای گذشته در زمینه های ی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذرخواهی کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوانها نمی دانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند. این دفعه هم همین جور است. البته تحریم برای ما جدید نیست، ما سی سال است تو تحریمیم. همه ی این کارهائی که شده است، همه ی این حرکت عظیم ملت ایران، در فضای تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کاری نمی توانند بکنند. خب، ولی این دلیلی است برای همه ی مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینی، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمی است. همه خودشان را باید موظف بدانند.
شرکتهای دانش بنیان یکی از اساسی ترین کارها در مقوله ی همین اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و درباره ی آن بحث شده است و مورد تأیید و تصدیق همه ی اطراف مسائل کشور قرار گرفته است.
حالا یکی از دوستان اینجا گفتند که خیلی ها از اقتصاد مقاومتی که شما میگویید، اطّلاع ندارند؛ بله، این یکی از ضعفهای کار ما است. ما اگر می خواهیم یک خواسته ای تحقّق پیدا کند، قدم اوّل این است که این خواسته را به صورت یک گفتمان پذیرفته شده دربیاوریم؛ مسئله ی علم از همین قبیل بود که یک گفتمان شد و به طور طبیعی وارد جریان عملی شد، عملیّاتی شد و به صورت یک جریان درآمد؛ این مسئله هم همین جور است. مسائل مربوط به نقشه ی جامع علمی کشور باید تبدیل بشود به یک گفتمان و به صورت جدّی اجرا بشود؛ این یک نکته است.
امروز روزگار همه چیز است. روزگار مذاکره هم هست؛ باید در مذاکره قوی بود و جوری باید مذاکره کرد که بعد سرمان کلاه نرود. اینکه ما مذاکره بکنیم، روی کاغذ بیاوریم، بنویسیم، امضا کنیم، بعد آنها هم به حسبی ظاهر یک کاری انجام بدهند منتها تحریم ها برطرف نشود و تجارت راه نیفتد، پیدا است که یک اشکالی در آنجا هست؛ نباید بگذاریم این اشکالات به وجود بیاید و در آنجا هم باید خودمان را قوی کنیم. در اقتصاد درون کشور هم همین جور؛ ما گفتیم اقدام و عمل. گفتن بس است؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست». وقتی زیاد هم تکرار کردیم و مدام گفتیم اقتصاد مقاومتی، از دهن هم می افتد؛ یعنی تکراری که شد، یک چیز کسالت باری هم میشود؛ عمل کنیم. غرض این است که کشور احتیاج دارد.
رفع تحریم ها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه جانبه ی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بی رویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
این اقتصاد مقاومتی ای که ما عنوان کردیم و مطرح کردیم و خوشبختانه مورد قبول و استقبال همه ی صاحب نظران قرار گرفت ٓ یعنی من حتّی یک نفر از صاحب نظران اقتصادی و اجتماعی را ندیدم که آنچه را به عنوان ت اقتصاد مقاومتی مطرح شده، او رد کند ٓ ناظر به همین است؛ یعنی ناظر به امکانات درونی کشور. وقتی که اجازه نمی دهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایه ی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم.
یکی از افراد هیئت مذاکره کننده چندی پیش حرف خوبی زد، گفت اگر به توافق هم نرسیدیم، آسمان به زمین نمی آید، دنیا به آخر نمی رسد؛ خب، نشود. حرف درستی است. ما آن چنان که حالا آنها خیال کردند، ضرر نمی کنیم؛ تصوّر کردند که اگرچنانچه چنین بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همین اقتصاد مقاومتی است که ضربه های دشمن را اوّل کم اثر میکند، کاهش می دهد که این مالی کوتاه مدّت است، در میان مدّت و بلندمدّت به حرکت عظیمی مردم اوج میدهد. اقتصاد مقاومتی این جوری است. آن کسانی که صاحب نظر در زمینه ی اقتصادند، بعد از آنکه ما اقتصاد مقاومتی را اعلام کردیم، قضاوتشان این بود. ما راه حل داریم، آنها راه حل ندارند.
راه مقابله با فشارهای اقتصادی اجرای اقتصاد مقاومتی است.مردمی کردن اقتصاد با اجرای تهای کلی اصل ۴۴ و توانمندسازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات، و حرکت براساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و تها از ارکان اقتصاد مقاومتی بشمار می روند.
یک آرمان دیگر، اقتصاد مقاومتی است؛ که نسبت به آرمان قبلی که گفتیم، یک آرمان خُرد است. با اینکه خود اقتصاد مقاومتی چیز مهمی است، اما در واقع در ذیل آن آرمان قبلی تعریف میشود. سلامت در جامعه، صنعت برتر، کشاورزی برتر، تجارت پر رونق، علم پیشرو، اینها همه اش جزو آرمانها است. نفوذ فرهنگی در جهان، نفوذ ی در جهان و در منظومه ی ی سلطه در عالم، اینها همه اش جزو آرمانها است. رسیدن به عدالت اجتماعی، جزو آرمانها است. بنابراین وقتی میگوئیم آرمان، ذهن ما به یک امر غیر قابل تعریفی دور از دسترسی نرود؛ آرمان یعنی اینها، اینها همه آرمانهایند؛ البته در درجات مختلف.
مجموعه ی این خواسته ها و هدفها، منظومه ی آرمانی اسلام را تشکیل می دهد. شما برای هر کدام از اینها که تلاش کنید، تلاش برای آرمانها کرده اید. آن مجموعه ای که فرض کنیم در راه اقتصاد مقاومتی کار میکند، یا آن مجموعه ای که در زمینه ی گسترش فرهنگ انقلابی و اسلامی در دنیای اسلام تلاش می کند، اینها همه دارند کار آرمانی می کنند. آن کسی که همین تلاش را در زمینه ی ی و دیپلماسی دارد انجام میدهد، کارش آرمانی است. آن کسی که فرضاً در زمینه ی سلامت تلاش می کند، دارد کاری برای آرمانها انجام می دهد. آرمان ها اینهایند؛ مجموعه ی رتبه های مختلف برای آرمانها، و همه لازم.
دولت اولویّتهای کشور را در نظر بگیرد؛ ما اولویّتهایی داریم. البتّه نیاز خیلی است؛ میدان نیازهای کشور میدان وسیعی است؛ یعنی شاید اصلاً قابل شمارش نباشد لکن طبق قاعده ی عقلایی بایستی اولویّتها را، فوریّتها را، یا مسائل ریشه ای تر را در نظر گرفت. من به نظرم سه مسئله از لحاظ اولویّت، از لحاظ ریشه ای بودن و حلّ مشکلات دیگر از همه مهم تر است؛ یکی عبارت است از مسئله ی اقتصاد مقاومتی. کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادی اش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاری هایش روزبه روز بیشتر خواهد شد، اگر ما اقتصاد مقاومتی را عمل نکنیم. بنده از برادران عزیزمان در دولت درخواست کردم که یک قرارگاه اقتصاد مقاومتی تشکیل بدهند؛ فرماندهی برایش بگذارند. جنگ است دیگر؛ جنگ اقتصادی جنگ است؛ حالا در آن توپ و تیر و تفنگ نیست امّا ابزارهای خطرناک تر از توپ و تفنگ وجود دارد. یک جنگ است، قرارگاه لازم دارد، قرارگاه هم فرمانده لازم دارد. ما پیشنهاد هم کردیم، قبول هم کردند، کارهایی هم دارد انجام میگیرد؛ منتها باید این کارها محسوس بشود، باید اینها دیده بشود. فعّالیّتهای دولتی - فرض کنید فلان معامله ای که در فلان جا انجام میگیرد - باید مشخّص بشود که این کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد؛ این را ما به مسئولین عزیزمان تذکّر دادیم که فلان جا شما دارید فلان چیز را می خرید یا فلان چیز را معامله می کنید، خیلی خب، در صحنه ی عرصه ی اقتصاد مقاومتی، این معامله در کجای این جدول عظیم قرار میگیرد؛ باید مشخّص بشود. یعنی معیار همه ی کارهای اقتصادی، فعّالیّتهای اقتصادی ما بایستی برنامه ی عظیم و همه جانبه ی اقتصاد مقاومتی باشد. اقتصاد مقاومتی را هم فقط بنده نگفته ام؛ با فکر جمعی و عقل جمعی این برنامه تنظیم شده؛ بعد هم همه بدون استثنا - از موافق و مخالف - این برنامه را تأیید کرده اند و گفته اند تنها راه نجات کشور اقتصاد مقاومتی است.
در باب حماسه ی اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقّع بود که اتّفاق بیفتد، اتّفاق نیفتاد. تلاشهایی انجام گرفت که مورد سپاس است، ولی کار بزرگی که باید در زمینه ی حماسه ی اقتصادی انجام بگیرد، همچنان در پیش روی ما است و ما موظّفیم که این حماسه را به وجود بیاوریم. مسئله ی اساسی اقتصاد برای کشور ما و ملّت ما یک مسئله ی مهم است؛ در اواخر سال ۹۲ بحمداللَّه یک زیرساخت فکری و نظری برای حماسه ی اقتصادی به وجود آمد؛ تهای »اقتصاد مقاومتی اعلام شد و زمینه آماده است برای اینکه ا ن شاءاللَّه تلاش لازم در این باب انجام بگیرد.
آن چه که من به عنوان شعاری امسال انتخاب می کنم، عبارت است از اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک سال همه ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه های آن را مشاهده خواهیم کرد. از همه ی کسانی که در این راه تلاش کردند و تلاش می کنند، تشکر می کنم.
حضرت آیت الله ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ ت های کلی اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی که پس از م با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تأکید کردند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
شما می دانید اقتصاد مقاومتی که بحمدالله مطرح شد، تهایش اعلام شد، مورد استقبال صاحب نظران اقتصادی و ی و غیره قرار گرفت. اسم اقتصاد مقاومتی هم زیاد تکرار میشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتی در کشور پیشرفت کرده، بحث الان من نیست -من البتّه خیلی خشنود نیستم از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور لکن به هرحال یک حرکتی وجود دارد- امّا یکی از پایه های محکم اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است؛ اساس کار در اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است؛ زیرا اقتصاد مقاومتی اقتصاد درون زا است، اقتصادی است که در داخل پایه های مستحکمی دارد که تکانه های بین المللی و جهانی و اقتصادی آن را از جا درنمیبرد؛ این اقتصاد مقاومتی است ، اقتصاد مقاوم. یکی از اساسی ترین پایه های این اقتصاد عبارت است از اقتصاد دانش بنیان؛ اقتصادی که متّکی باشد به علم، این خیلی مهم است. خب، به نظر ما نخبه های جوان میتوانند در اقتصاد دانش بنیان که درواقع ستون اصلی اقتصاد مقاومتی است، نقش ایفا کنند. چطور نقش ایفا کنند؟ خب، این طرّاحی لازم دارد. چه جور جوانهای ما نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؟ من جواب این سؤال را از شما می خواهم، بنشینید طرّاحی کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحی کنند. شما جوانهای نخبه در یکی از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگی نقش آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد دانش بنیان. گروه هایی به وجود بیایند، گروه هایی تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آن وقت بنیاد نخبگان از این طرحی که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانی کند. به نظر من یک تحوّل به وجود می آید؛ هم در زمینه ی فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینه ی واقعیّت، روی زمین؛ در زمینه ی اقتصاد هم قطعاً تحوّل به وجود می آید.
نویسنده: وحید صالحی
دیدبان: اقتصاد مقاومتی مفهومی است که در سال 92 به طور رسمی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ و در دستور کار قرار گرفت؛ دغدغه های اقتصادی ایشان در طول این مدت باعث شد تا سال 95 را تحت عنوان اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری کنند تا تلاش های مسئولین در حوزه اقتصاد و معیشت مردم وجه جدی تری به خود بگیرد. مطرح شدن بحث اقتصاد مقاومتی در سال 92 و برجسته شدن آن در سال 95 توسط ایشان را می توان در چارچوب سند چشم انداز 20 ساله و اهداف افق 1404 تحلیل نمود؛ تدوین اهداف ی، نظامی، امنیتی، علمی و اقتصادی و تعیین جایگاه کشور در برنامه های پنج ساله، یکی از ویژگی های این سند است که می تواند به عنوان راهنمای اقدام و عمل دستگاه های مختلف قرار بگیرد. آمارها، اطلاعات و بیانات مسئولین مرتبط با بخش های ی، نظامی، امنیتی و علمی حاکی از این است که کشور در این موضوعات چهارگانه تقریبا همگام با اهداف سند چشم انداز و برنامه های پنج ساله پیش رفته است اما برعکس در حوزه اقتصاد این هماهنگی وجود نداشته و اقتصاد کشور از نوعی عقب ماندگی نسبت به سند چشم انداز رنج می برد. این عقب ماندگی به حدی است که در حال حاضر فقط چهل درصد از اهداف اقتصادی برنامه پنجم توسعه محقق شده است و حتی اگر رشد هشت درصدی پیش بینی شده در برنامه ششم توسعه نیز محقق شود؛ 65 درصد اهداف عملیاتی می شود و در نهایت اگر بخواهیم به 85 درصد اهداف نائل شویم باید رشد اقتصادی یازده درصدی را تجربه کنیم. همین موضوع باعث شد تا رهبری امسال را سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»نامگذاری و مسئولین را بسیج کرده تا برای برون رفت از این عقب ماندگی اقداماتی را انجام دهند که نه فقط به رشد اقتصادی بلکه به جهش شاخصه های مورد نظر منجر گردد.
اقتصاد مقاومتی تی است که اگر به درستی انجام شود به بهترین نحو می تواند اقتصاد را از این عقب ماندگی نجات دهد؛ اقتصاد مقاومتی در بیان مختصر اقتصادی است درون زا، برون نگر، عدالت پایه، مردم محور و دانش بنیان که نسبت به تهدیدها، تغییرات و مخاطرات مقاوم بوده و نه تنها از جریان های ناخواسته و منفی کم ترین اثر را می پذیرد بلکه می تواند به جریان سازی مثبت و مطابق با منافع ملی اثر بگذارد. اگر اثرگذاری و اثرناپذیری اقتصادی را یکی از شاخصه های قدرت یک کشور در عرصه بین المللی در نظر بگیریم؛ ت و چارچوب های اقتصاد مقاومتی را می توان تا حد زیادی هم راستا با این شاخص و تکمیل کننده گسترش برد اثرگذاری همه جانبه ایران در آسیای جنوب غرب دانست. در این گفتار قصد داریم رویکرد پنجم از اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصاد دانش بنیان را مورد بررسی قرار داده و با بحث در خصوص اهداف و جایگاه کشور در این زمینه به نقش شرکت های دانش بنیان در تحقق ت های اقتصاد مقاومتی بپردازیم.
اقتصاد دانش بنیان به روشی از تولید گفته میشود که در آن از دانش برای ایجاد ارزش افزوده استفاده میشود. فناوری و به خصوص فناوریهای دانش بنیان ابزاری برای تبدیل بخشی از دانش به ماشین آلات محسوب میشوند. محور و زیرساخت تولید در اقتصاد های مختلف، به خوبی می تواند وجه تمایز و مزیت های اقتصاد دانش بنیان را نسبت به انواع دیگر مشخص کند. اگر سه نوع اقتصاد کشاورزی، صنعتی و دانش بنیان را در نظر بگیریم؛ محور و زیرساخت تولید در اقتصاد کشاورزی زمین، آب و شرایط اقلیمی، در اقتصاد صنعتی منابع خام و انرژی اعم از نیروی کار و برق یا زغال سنگ یا نفت و . است؛ اما اقتصاد دانش بنیان نوعی از اقتصاد است که محور و زیرساخت تولید در آن بر مبنای فناوری، یادگیری و مهارت گذاشته شده است و ارزش افزوده ایجاد شده به نسبت کار صورت گرفته در مقایسه با اقتصادهای کشاورزی و صنعتی بسیار بیشتر است. برای شکل گیری یک اقتصاد دانش بنیان و حرکت در مسیرهای تعیین شده موماتی نیز وجود دارد؛ نیروی کار دانش آموخته و ماهر، سیستم مشوق، اختصاص بودجه های پژوهشی و زیرساخت های ارتباطی و فناورانه از مهمترین این مومات است تا براساس آن بتوان دانش را به ثروت تبدیل کرد؛ آن را به اشتراک گذاشت و در قبال تحولات جدید واکنش به موقع و مناسبی از خود نشان داد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از صبح مهریز؛ با ظهور انقلاب اسلامی، شکل جدیدی ازحکومت در دنیا پدیدار شد که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته و به مبارزه با استکبار پرداخت. ظهور چنین حکومتی آن هم درمنطقه خاورمیانه که از لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخیزد.
با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصه های دیگرکشیده شد. یکی از این عرصه ها که خصوصاً در سال های اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده است، عرصه اقتصادی است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و نظریه پردازی و الگو سازی در عرصه های جدید اقتصادی است. هر کشوری که علم استکبار ستیزی را برپاکند، نیازمند چنین الگوهایی است. یکی ازاین مفاهیم اقتصاد مقاومتی است.
بنا به تعریف برخی از اقتصاد دانان از اقتصاد مقاومتی، این نوع اقتصاد معمولاً در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده یک کشور قرارمی گیرد که منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی سلطه، ایستادگی نموده و سعی درتغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آن بر اساس جهان بینی و اهداف دارد. برای تداوم این نوع اقتصاد، باید هرچه بیشتر به سمت محدودکردن استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع حرکت کرد و توجه داشت که اقتصاد مقاومتی در شرایطی معنا پیدا می کند که جنگی وجود داشته باشد و در برابر جنگ اقتصادی و همچنین جنگ نرم دشمن است که اقتصاد مقاومتی معنا پیدا می کند.
محورهای اساسی اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی مفهومی است که درپی مقاوم سازی، بحران زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی مطرح می شود، که قطعا باور ومشارکت همگانی واعمال مدیریت های عقلایی ومدبرانه، پیش شرط و اام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خود اتکایی است.
برخی محورهای اساسی و مهم اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
تأکید مقام معظم رهبری درابتدای سال بر ضرورت تداوم تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، مبین سه وظیفه برای دولت، دست اندرکاران تولید و مردم می باشد، سه حلقه ای که نحوه تعامل آنها بر روی هم، تاثیر مستقیم دارد و نتیجه نهایی آن، به این تعامل وابسته است. یعنی هرچه قدر که مردم را تشویق به خرید کالای داخلی کنیم ولی کیفیت تولید کالای داخلی پایین باشد، عملاً رغبتی از سمت مردم به خرید کالای تولید داخلی نخواهد بود. اگر تولید کننده هم برای تولید کالای باکیفیت همت کند ولی دولت و سیستم بانکی کشور، خدمات پولی و مالی ارائه ندهند و یا قوانین اقتصادی، فضای کسب و کار را سخت کند و یا مردم نسبت به کالای داخلی بی رغبت باشند، باز هم نتیجه منفی خواهد بود. لذا باید تمامی ارتباطات این سه حلقه باهم اصلاح شده و در راستای افزایش تولید ملی بهبود پیدا کند.
محدود سازی اقتصاد دولتی و آزاد سازی اقتصاد از پیامدهای مهم اصل 44 قانون اساسی است. اقتصاد مقاومتی فعال و پویا نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و راهبردی، مبتنی بر مردمی کردن اقتصاد از طریق میدان دادن بیشتر به فعالان بخش خصوصی و رفع موانع و مشکلات این بخش می باشد.
بخش خصوصی به عنوان موتور و محرک اصلی رشد اقتصادی و صنعتی است که با بکارگیری سرمایه خود و جذب و مشارکت سرمایه های غیردولتی، استفاده بهینه از منابع انسانی و اعمال مدیریت کار آمد، ضمن ایفاء نقش خود در رشد اقتصادی و صنعتی کشور، می تواند اهداف توسعه ای دولت را محقق نماید.
اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه معنوی افراد و جامعه استوار است و بخش خصوصی بدون شک برترین بستر، برای همراهی مردم به عنوان اصلی ترین ارکان مقاومت درجامعه، برای ضد ضربه کردن اقتصاد در برابر تحریم هاست.
نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق می شود که اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و متوازن کشور گردد. زمانی که فناوری های نوین مشمول تحریم قرار می گیرند و کشورهای دشمن اجازه نمی دهند این فناوری ها به ایران برسند، اگر از نخبگان حمایت شود، می توان این فناوری ها را تبدیل به فعالیت تجاری کرد. میدان دادن به نخبگان در عرصه صنعت، تجارت و کشاورزی، از ویژگی های اقتصاد مقاومتی است و نیز باید شرایط به گونه ای باشد که نخبگان بدون مانع کارهای خود را پیش برند. آنچه جای نگرانی است، تحریم خارجی نیست بلکه نگرانی در خصوص موانع تولید و تجارت درداخل کشور است که گاهی شدیدتر از تحریم ها عمل می کند.
سال گذشته که برحسب منویات مقام معظم رهبری، بنام جهاد اقتصادی نام گذاری شد، آغاز حرکتی بود در راهی که به از بین بردن موانع و معضلات اقتصادی کشور می انجامد. به همین دلیل امسال که به نام تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام گذاری شده، یکی از اهداف مهم آن ایجاد اقتصاد مقاومتی است. جهاد اقتصادی به معنای شروع حرکتی موثر برای ساختن بنیان آینده ایست که امروز برای هر ایرانی یک آغازاست، شروع زندگی در شرایطی بهتر و ایده آل. اقتصاد مقاومتی نتیجه و ثمره اقتصادی است که با تکیه برحرکت های جهادی و فداکارانه در برابر احتکار و انحصار قد علم می کند و با تورم و گرانی مقابله می کند تا مردم به آسایش نسبی در زندگی برسند.
مهم ترین اهداف تحقق اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
منظور از سوداگری، فعالیت های غیر مولدی است که از تلاطمات و نوسان های بازار سوء استفاده نموده و بهره مندی هایی را نصیب برخی افراد می گرداند. در اقتصاد مبتنی بر دلالی و سوداگری، بخش مولد بیشترین آسیب را دیده و ساز و کار اقتصاد به سمت حباب های قیمتی و نوسان های شدید سوق می یابد. چنین اقتصادی در مواجهه با فشار خارجی کمترین پایداری و مقاومت را داشته و به سرعت متلاشی می شود.
برخی ت های اجرایی مناسب ذیل این اصل عبارتند از: ت های کنترل زمین و مسکن، مبارزه با قاچاق و واردات غیر قانونی، ساماندهی فضای اطلاعاتی به منظور دسترسی یکسان آحاد جامعه به اطلاعات اقتصادی و.
برای اینکار، در گام اول می بایست توانمندسازی آحاد مردم در دستور کار قرارگیرد تا زمینه برای حضور موثر همه افراد در فعالیت های مولد اقتصادی فراهم شود. وحدت و همکاری میان فعالین می تواند به اشکال گوناگون شبکه سازی، خوشه سازی، زنجیره تامین و. در دستور کار قرار گیرد. لیکن با محوریت نظم های جمعی میان فعالیت ها، آرمان های مردم سازی اقتصادی محقق شده و سطح پایداری و مقاومت اقتصادی در برابر تحریم ها و فشارها ارتقاء می یابد.
خلاصی از وابستگی به درآمد نفت، مصداق خود اتکایی
ساز و کارهای حوزه اقتصادی بایستی به گونه ای مورد بازبینی قرارگیرند که تمامی مواردی که وابستگی کشور را به دنبال دارد، شناسایی نموده و درخصوص آن تصمیم گیری نمایند. درموارد کم اهمیت تر می توان این حوزه ها را متنوع و متکثر نمود تا میزان وابستگی کشور کاهش یابد. درموارد خاصی نیز ممکن است جایگزین سازی کامل مد نظر قرار گیرد.
برخی از ت هایی که دراین خصوص قابل طرح هستند عبارتند از: جایگزینی درآمدهای جاری به جای نفت مانند؛ مالیات و درآمدهای ترانزیتی و. و نیز گسترش شرکای تجاری از یک شریک عمده به چندین شریک کوچکتر.
اولویت بندی شرکای تجاری ایران
کشورهای منطقه و نیز کشورهایی با همسویی ایدئولوژیک باید بر دیگران ترجیح داده شوند. از سویی کشورهایی با همبستگی بیشتر، تمایل کمتری به ورود در توافقات طرفینی بر علیه یکدیگر دارند و از سوی دیگر، منطقه به سبب مواجهه با تهدیدات و فرصت های مشترک، امنیتشان به هم گره خورده است. در واقع بلوکی از کشورهای همسایه و مجاور به لحاظ جغرافیایی، با حجم اقتصاد و جمعیت بزرگ تر، پایداری بیشتر خواهد داشت. اگر کشور در زمینه های صنایع و رشته فعالیت های اولویت دار مثل غذا و دارو، پیشرفت کند به صادر کننده عمده مبدل شده و به پیشرفت های فنی و صنعتی بسیاری در این زمینه ها می تواند نایل شود، لذا بقای کشور تضمین شده و امکان تحریم و فشار به کشور کاهش می یابد. حوزه انرژی و صنایع نظامی نیز دو زمینه مهم دیگری هستند که بایستی مورد توجه ویژه قرار بگیرند. اولویت بعدی هم صنایع فرهنگی است. در این حوزه نیز به سبب رویکرد فرهنگی و گفتمان ساز انقلاب اسلامی می توان با تحرک و پویایی مناسب مبانی فرهنگی و تربیتی والای اسلامی را به جهان صادر نمود و مبنای فکری نظام سلطه را مورد چالش جدی قرارداد.
فرهنگ سازی اولویت تولید بر واردات و خرید کالای داخلی
علاوه بر ترویج و تبلیغ مفاهیم عام حوزه فرهنگ مقاومت همچون جهاد و مبارزه، در حوزه اقتصادی نیز بایستی مفاهیم فرهنگی مناسبی بسط و توسعه یابد. ترجیح تولید بر واردات و خرید کالای داخلی مساله مهمی است که در بسیاری موارد با موانع فرهنگی روبروست. نفی تکاثر درعین تبلیغ کار و تولید ثروت، نفی اسراف درعین ترویج مصرف میانه و. نیز بایستی محور توجه قرار گیرند. بایستی به لحاظ فرهنگی چنان مساله مطرح شود که جهاد اقتصادی همانند جهاد نظامی مد نظر قرارگرفته و فعالیت مفید اقتصادی امر مجاهدت در راه خدا را داشته باشد.
اینها گوشه ای از اهداف اقتصاد مقاومتی است که تنها با امتداد راه جهاد اقتصادی میسر خواهد شد. ایجاد شرایطی نسبتاً پایدار، اقتصادی ایمن و مقاوم و خود کفایی که آرزوی هر ملتی است.
تحریم ابزار تنبیهی است که درت خارجی مورد استفاده قرارمی گیرد. هدف از تحریم، فشار بر کشور هدف برای تغییر رفتار است. این تغییر رفتار می تواند تغییر رفتار ی یا تغییر ت های اقتصادی باشد. تحریم اقتصادی همواره یکی از ابزارهای فشار و اجبار در پیشبرد اهداف ت خارجی کشورها درسطح بین المللی مورد توجه قرارگرفته که البته کارنامه ایالات متحده آمریکا در این خصوص تاریک تر از قدرت های دیگر بوده است.
اهداف واهی این تحریم ها عبارت بودند از:
• جلوگیری از نقض حقوق بشر
• مبارزه با تروریسم بین المللی
• منع گسترش سلاح های هسته ای
• حمایت از حقوق کارگران
• حفظ محیط زیست
• جلوگیری از گسترش مناقشات و جنگ های داخلی
درحالی که مهم ترین هدف آمریکا از این تحریم ها رسیدن به ت ها و حفظ استیلای خود آن هم پس از فروپاشی بلوک شرق بوده است. میزان تاثیرگذاری تحریم بطور شدیدی به پارامترهای تعیین کننده ویژگی های اقتصادی کشور تحریم شده بستگی دارد. پارامترهایی همچون:
• روابط تجاری و اقتصادی
• ساختار اقتصادی
• تولید ناخالص ملی
• درآمد سرانه
• نرخ رشد
• درصد صادرات به تولید ناخالص داخلی
• درصد واردات به تولید ناخالص داخلی
• جریان ورود و خروج سرمایه
• عضویت در سازمان ها وموافقت نامه های منطقه ای
• شدت نیاز به کالاهای استراتژیک مانند نفت و نظایرآن
اکثر تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران تا سال 2006 به طور یک جانبه از طرف آمریکا انجام شده است. می توان گفت با توجه به پایبندی مسئولان و ملت ایران به اصول و ارزش های انقلاب اسلامی، ت های خصمانه آمریکا با کشورمان پایانی نخواهد داشت، اما آنچه اهمیت دارد این است که باید دراین برهه حساس نیز با تمام توان و ظرفیت در مقابل این ت های خصمانه ایستادگی و مقاومت کرد. در کنار استفاده از کلیه ظرفیت های دیپلماتیک جهت زدودن آثار منفی و کاستن از سختی تحریم ها، باید در داخل کشور نیز اقدامات مقابله ای انجام شود، که با اطمینان می توان گفت نامگذاری سال 1391 به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی از سوی مقام معظم رهبری که نشان از درایت و هوشیاری معظم له داشته و همچنین طرح موضوع اقتصاد مقاومتی از سوی ایشان از مهم ترین اقدام در این زمینه محسوب می شود که مسئولین نظام باید به دور از هرگونه درگیری جناحی و حزبی، از همه توان خود برای جامه عمل پوشاندن به آنها استفاده نموده و مردم نیز باید مسئولین را دراین امر، بیش از پیش همراهی نمایند، چرا که سربلندی و موفقیت در این مسیر دشوار، نیازمند همدلی و همکاری صمیمانه مسئولین و مردم خواهد بود.
شناسایی نقاط ضعف کشور در اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به نقاط قوت، یکی دیگر از اامات کشور در رسیدن به جایگاه واقعی خویش در عرصه جهانی است که برای تحقق آن باید همکاری نزدیکی میان دولت و مردم صورت گیرد.
نقش دولت
دولت در شرایط امروز اقتصاد ایران، بزرگ ترین رسالت را دارد. هر یک از ت هایش از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، هزینه فرصت ها به شدت بالاست و نیاز به هوشمندی و دقت خاصی از ناحیه دولت احساس می شود.
از جمله ت های مناسب از ناحیه دولت در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
تثبیت نرخ ارز
یکی از مومات تحقق اقتصاد مقاومتی، تثبیت قیمت ارز در بازار است. نوسانات موجود در بازار ارز، زمینه نابسامانی در امر تولید، عرضه و مصرف کالا را فراهم می سازد و در یک جمله بازار را دچار اختلال می کند. از این رو دولت، به عنوان اصلی ترین مقام تصمیم گیری در تهای مالی و ارزی کشور، می تواند بخش قابل توجهی از نوسانات موجود در بازار ارز را با تدابیر پیشگیرانه و اتخاذ ت های مناسب به حداقل رسانده تا در آینده، اقتصاد کشور دچار شوک های شدید ناشی از اتخاذ تدابیر سطحی و زود گذر نشود. توزیع مناسب و به اندازه ارز به بازار، توجه به صنایع و مایحتاج عمومی مردم، در اولویت قرار گرفتن اخذ ارز مورد نیاز، تعیین نرخ مرجع مناسب با توجه به شرایط بازار و. می تواند بخشی از تدابیر دور اندیشانه دولت در کنترل قیمت و بازار ارز محسوب شود. از این رو لازم است، بخش های تاثیرگذار بر بازار، با اعتماد به نظرات کارشناسان دلسوز اقتصادی، زمینه را برای تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان شاه کلید عبور کشتی نظام از حوادث پیش روی خود، بیش ازپیش فراهم نمایند.
اشتغال زائی
اشتغال در کشور امنیت عمومی را به دنبال خواهد داشت که می تواند مشکلات فرهنگی را نیز مرتفع کند. بنابراین ایجاد فرصت های شغلی از سوی دولت امری ضروری تلقی می گردد. در شرایط کنونی افزایش فرصت های شغلی، یکی از اامات و اقدامات مهم مقامات مسئول در دولت محسوب می شود، چرا که در راستای دستیابی به اقتصاد مقاومتی، نیازمند نیروی کار بیشتر در کشور هستیم. از جمله راهکارهای لازم برای رفع موانع اشتغال زائی عبارتند از؛ تغییر نگرش دولت به بخش خصوصی، ایجاد امنیت اقتصادی، مبارزه با مفاسد اداری، کنترل مهاجرت از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کنترل اقتصاد زیر زمینی
ثبات قیمت ها
یکی از زیر ساخت های اقتصاد مقاومتی که به آن توجه کمتری شده است، مسأله تورم است که بعضاً نحوه بودجه ریزی و برخی تصمیم گیری ها درنظام پولی و مالی موجب تورم زایی شده است. تورم درحال حاضر تبدیل به بیماری اقتصادی کشور گردیده و این مسئله باعث شده است که درعرصه بین المللی، صادرات کشور دچار مشکل شود و در طرف مقابل واردات افزایش پیدا کند و دلیل آن بالا بودن قیمت کالاها در داخل کشور است. اقتصاد در شرایط تورمی بازدهی ندارد و به موجب آن تولید داخل افزایش پیدا نمی کند و بیکاری افزایش می یابد و در نتیجه، بالا رفتن نرخ بیکاری درجامعه و افزایش مفاسد اجتماعی، متعاقبا هزینه های اجتماعی و ی و امنیتی کشور افزایش یافته و این مسئله کشور را از تحقق اقتصاد مقاومتی دور خواهد کرد.
اصلاح ساختار دولتی
با وجودی که سالهاست درمحافل مدیریتی سخن از محدود کردن تشکیلات دولتی در تمام عرصه های اقتصادی، تولیدی و اجرایی می شود اما این گستردگی همچنان رو به فزونی است. دولت اگرچه بزرگ ترین مجری در سطح کلان جامعه است، اما این بزرگی به جای انجام نظارت و هدایت کارها با در اختیار گرفتن منابع مادی و نیروی انسانی فراوان در چرخه اقتصاد و تولید به اداره این منابع می پردازد. تا آنجا که امروز خود را با تشکیلات عدیده ای روبرو ساخته است. این در حالی است که با واگذارکردن بسیاری از کارهای اجرایی در اختیار بخش خصوصی از یک سو می تواند از حجم مشغله و تورم کارهای اجرایی خود بکاهد و از سوی دیگر به افزایش رضایت مندی مشتریان و انتظارات نیروهای انسانی خود و نیز افزایش کیفیت خدمات در سطح خرد و کلان کمک شایانی کند. تجربه کشورهایی که موفق به کوچک سازی بخش تشکیلاتی دولت های خود شده اند، نشان می دهد که این کشورها به نتایج بسیار ارزنده ای از نظر اجرای با کیفیت کارهای کلان خود دست یافته اند. به نظر می رسد نقش پر رنگ دولت نیز در اداره کارها باید کاهش یابد و به جای آن روند نظارت بر کارها و هدایت امور توسط دولت توسعه یابد. دولت به عنوان ارکان اجرایی و تصمیم ساز، که ابزارهای لازم اقتصادی را در اختیار دارد، می تواند حرکات کیفی تری را در تمام عرصه ها از خود نشان دهد.
نقش مردم
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکان پذیر است و لاغیر. برای بالابردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور، حس کنند و برآن ببالند. در نظریه های اقتصادی نقش مردم به عنوان مصرف کنندگان کالاها بسیار حائز اهمیت است.
از مهم ترین نقش های مردم درتحقق اقتصادی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
مدیریت مصرف
امروزه تعادل درمصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاه های دولتی و غیر دولتی و همچنین آحاد مردم باید موضوع پرهیز ازاسراف و استفاده ازتولیدات داخلی را جدی بگیرند. جلوگیری از هر گونه اسراف و تبذیر، مهم ترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است. از این رو خداوند درآیه 67 سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط را رسیدن به پایداری دانسته است. پس فرد یا جامعه ای که در مسیر پایداری درمصرف حرکت کند به پایداری در اقتصاد می رسد و جامعه به همان مطلوب یعنی اقتصاد سالم، شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت.
قناعت(ساده زیستی و دوری ازتجملات)
امیرمومنان علی علیه السلام بهترین اقتصاد و زندگی سالم اقتصادی که آسایش انسان را تامین کند، اقتصاد مبتنی بر قناعت تعریف می کنند، پس قناعت و اقتصاد واقعی به معنای مصرف به مقدار کفایت است که مهم ترین عامل در ایجاد آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است. مردم جامعه باید تفکر خود را نسبت به مصرف تغییر دهند و از مصرف گرایی و ریخت و پاش غیر ضروری در همه ی موارد خودداری کنند.
تولید ثروت حلال
تولید ثروت حلال باید درجامعه نهادینه شود و در کنار آن تولید ثروت های کاذب از طریق دلالی به امر مذموم در میان آحاد جامعه مبدل شود.
ترجیح مصرف کالای داخلی برکالای خارجی
پر واضح است که مردم حق استفاده از کالای باکیفیت را دارند، ولی ترجیحاً باید کالای ساخت داخل را مصرف کنند و این امر نیازمند تحکیم نگاه علمی است، به نحوی که دست اندرکاران عرصه تولید، دولت و دانشگاه ها حلقه ارتباط صمیمی و تعامل پایداری را باید با یکدیگر داشته باشند. زیرا صیانت از اعتبار تولید داخلی در عرصه جهانی وظیفه ملی و اسلامی است، و منافع زود گذر نباید منفعت ملی را به خطر بیندازد.
اقتصاد مقاومتی و اهداف آن باید با جوهره مقاومت پیوند منطقی داشته باشد، در این راستا باید چالش های پیش رو را شناسایی و در دایره ای بزرگ تر با عنایت به چالش های اقتصاد و امت اسلامی تعریف و برای آن برنامه و راه حل ارائه شود.
از جمله این موانع می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1. وجود عوامل متعدد بر ایجاد فضای منفی برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی
2. وجود موانع متعدد پیش روی تولید ملی
3. عدم وجود فضای رقابتی دربخش تولید و توزیع در برخی از گروه کالایی
4. پایین بودن سطح بهره وری نیروی انسانی و ضرورت تشکیل نیروی انسانی کارآمد بیش از گذشته
5. افزایش نقدینگی و عدم تناسب آن با تولید
6. وجود نقدینگی های سرگردان
7. تورم بالا ومستمر درکشور
8. اختلالات متعدد در بازار ارزی کشور
9. سطح بالای بیکاری و عدم اشتغال پایدار
10. افزایش مستمر قیمت مسکن و اجاره ها
11. وابستگی شدید بودجه سالانه کشور به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام
12. کسری بودجه مزمن و پایدار
13. عدم اجرای کامل ت های اصل 44 قانون اساسی در راستای آزاد سازی و خصوصی سازی
14. وجود نظام مالیاتی ناکارآمد
15. هدفمند نبودن یارانه ها علی رغم اجرای آن
16. ناکارایی نظام پولی و بانکی
17. نوسانات متعدد درشاخص های بورس
. وجود ت های حمایتی و تعرفه ناکارآمد و غیر هدفمند
19. ضعف های زیرساختی و گمرک
20. تامین قطعات و فقدان الگوهای مصرف بهینه
21. مشکلات تامین کالاهای مورد نیاز بخش تولید
22. وابستگی صادرات غیر نفتی به بخش میعانات نفتی، گازی و پتروشیمی
23. عدم حمایت موثر از حقوق تضییع شده مصرف کنندگان
24. مواردی که موجب ایجاد ضعف در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های اقتصادی می شود
25. عدم پیشگیری در مواجهه با فساد مالی در دستگاه های دولتی و غیر دولتی
26. فساد اقتصادی
27. انجام واردات بی رویه
28. عدم اعمال مالیت های سنگین برای فعالیت های غیر تولیدی
29. بروکراسی اداری نیز به عنوان یکی از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است که یافتن راه کارهای حمایتی برای بهره برداری به موقع از پروژه های در دست اجرا را می طلبد.
با توجه به بررسی همه عوامل موثر و زیر سیستم در اقتصاد مقاومتی باید گفت که تحریم ها نمی توانند خلل مهمی برای کشوری با قدرت جمهوری اسلامی ایران و با این مرزهای گسترده و منابع خدادادی ایجاد کنند، کشوری که به خدای متعال اتکا دارد و ملتی استوار و هوشمند است حتماً پیروز این میدان خواهد بود. نظام اسلامی قادر است با برنامه ریزی، تلاش، تدوین استراتژی ها و اقدامات لازم با محوریت اقتصاد مقاومتی، بخش عمده ای از تهدیدهای امروزین را نیز به فرصت تبدیل کند.
راه کارهای ذیل جهت رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی ضروری است:
1. نقطه شروع اقتصاد مقاومتی، ت گذاری برای اصلاح الگوی مصرف است. مصرف، تولید را جهت می دهد و این دو در کنار هم، جهت سرمایه گذاری را مشخص می کنند. رونق تولید داخلی و کاستن از وارداتی که می تواند به افول و کم رونقی و توقف واحدهای تولیدی داخلی منجر شود، موجب استقلال اقتصادی، قطع وابستگی به خارج و ارتقای تکنولوژی در سطح کلان تر می شود. البته باید به گونه ای عمل کرد که اقتصاد مقاومتی به معنای تحمیل فشار به مردم نباشد.
2. افزایش بهره وری در تولید، کاهش قیمت تمام شده تولیدات، کیفیت بهتر و خدمات بیشتر در رقابت با تولیدات خارجی و کاهش واردات، حمایت از تولید ملی به ویژه تولیدات استراتژیک
3.کاهش آمار بیکاری و خشکاندن ریشه های فقر و آسیب های اجتماعی ناشی از بیکاری در جامعه
4. فعال سازی سیستم های حمایتی پولی و مالی و بیمه ای بخش تولید برای تحرک در اقتصاد داخلی و نیز حمایت از صادرات کالاهای غیرنفتی
5. افزایش واردات دانش فنی، خطوط تولید و ماشین آلات در ازای کاهش واردات کالاهای مصرفی با توجه به اهمیت این نوع معاملات در عصر اطلاعات، همزمان با تولید علم و تولید دانش فنی و حمایت از شرکت های دانش بنیان
6. توجه به معضل تورم و برقراری یک نظام قابل پیش بینی و قابل مدیریت در قبال شاخص تورم و تطبیق آن با سطح حقوق و دستمزدها و نیز قیمت ارز در پیش گیری ت های بهینه در این فرآیند
7. تبدیل تهدیدها به فرصت ها در روند تامین کالاها به این معنا که به محض اعمال تحریم در برخی از کالاها، شکل دهی به عزم ملی درحوزه فناوری و صنعت و تجارت برای ایجاد خود کفایی کامل یا حداقل خود اتکایی در تولید و تامین این اقلام
8. برقراری ارتباطات خاص اقتصادی با برخی از کشورهای دوست، گسترش ارتباطات اقتصادی با کشورها و بلوک های منطقه ای و گسترش شرکای تجاری از یک شریک عمده به چند شریک کوچک تر
9. شکل گیری روحیه جهاد اقتصادی، تولید ملی و حمیت ایرانی. ضمن آنکه برای تقویت اقتصادی ملی، دیپلماسی اقتصاد مقاومتی نیز لازم است. هدف از این نوع دیپلماسی تبیین دستاوردهای اقتصاد مقاومتی در مقابل فشارهای وارده است. فشارها در مورد کالای مصرفی و شاخص های روزمره اقتصادی وارد می شود، ولی دستاوردهای مقاومت کشور، دستاوردهایی استراتژیک و بلند مدت هستند، همچون خود کفایی در تکنولوژی ها و فناوری های برتر(هسته ای)، استقلال درت خارجی و.
10. خودداری از اسراف و ضایع کردن کالاها و ذخیره سازی کالاهای اساسی در ابعاد حجیم توسط دولت و انبارهای کوچک و هدایت شده و هوشمند توسط مردم(مانند کشور سوئیس) حتی در زمان صلح و آرامش جهت تامین امنیت غذایی مردم.
انتهای پیام/رض
مراسم
پایانی سی و ششمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم صبح امروز (دوشنبه)
با شرکت اساتید برجسته و قاریان بین المللی و همچنین قرآنپژوهان و
میهمانان شرکت کننده در این مسابقات، در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی
برگزار شد.
رهبر انقلاب اسلامی در این مراسم، فهم قرآن و عمل به آن را
تأمین کننده سعادت بشر در دنیا و آخرت دانستند و با تأکید بر اینکه بسیاری
از مشکلات و گرفتاریهای امت اسلامی و بشریت به علت عمل نکردن به معارف
قرآنی است، گفتند: امروز به لطف الهی در جمهوری اسلامی، اقبال مردم بویژه
جوانان به معارف قرآنی و تمسک به این معارف روز به روز در حال گسترش است و
همین تمسک به قرآن مایه سعادت، قوت و عزت نظام اسلامی خواهد بود.
حضرت
آیت الله ای با قدردانی از دستاندرکاران برگزاری مسابقات بین المللی
قرآن، تلاوت قرآن و انس با آن را مقدمه فهم و معرفت قرآنی و همچنین تعمیق
معنویت در قلب و ذهن انسان برشمردند و افزودند: بسیاری از کجرویها،
بدفهمیها، ناامیدیها، خیانتها، دشمنیها و تسلیم شدن در برابر طواغیت،
بهعلت دوری از قرآن، و معنویت و معرفت ناشی از آن است.
ایشان با تأکید
بر اینکه عمل به قرآن زمینهساز عزت، رفاه، پیشرفت، قدرت، انسجام، سبک
زندگی شیرین در دنیا و تأمینکننده سعادت آخرت است، خاطر نشان کردند:
متاسفانه برخی سران کشورهای اسلامی به دستورات قرآنی عمل نمی کنند و بهجای
آنکه اشداءُ علی الکفار» باشند، نوکر و دنبالهرو آمریکا و صهیونیست ها
هستند و بهجای رحماءُ بَینَهُم»، زمینهساز اختلافها و جنگها همچون جنگ
سوریه، یمن و کشتار مردم مسلمان شده اند.
رهبر انقلاب اسلامی، لازمه عمل
به قرآن را یاد خداوند و تقوای الهی دانستند و با اشاره به شهدا بهعنوان
انسان هایی که در مرتبه عالی تقوا قرار دارند، گفتند: شهدای ما درس های
زیادی را به ملت ایران دادند که نمونه بارز آن، پدیده کم نظیرِ حرکت عظیم
مردمی برای کمک به مناطق سیل زده است.
حضرت آیت الله ای،
امدادرسانی و کمکهای مردمی به مناطق سیل زده گلستان، مازندران، ایلام،
لرستان و خوزستان را شبیه حرکت جوانان در دوران دفاع مقدس خواندند و
افزودند: این حرکت عجیب مردمی که این روزها شاهد هستیم، همانند روحیه
فداکاری و شوق و ذوق جوانان در دهه شصت است.
ایشان، این روحیه را نتیجه
آموزهها و درسهای قرآنی برشمردند و با اشاره به دشمنی ها با جمهوری اسلامی
ایران، تأکید کردند: اگر چه دشمنی ها و حجم و شدت آن بیشتر از گذشته به
نظر می رسد اما این اقدامات و توطئه ها، نَفَس های آخر دشمنیِ دشمنان با
جمهوری اسلامی است.
ایشان در پایان تأکید کردند: هرچه آنها نسبت به ملت
ایران شدت عمل بیشتری به خرج دهند و سختتر بگیرند و هرچه از پایبندی ملت
ایران به معارف قرانی عصبانی شوند، اما این ملت در مقابل، قویتر و
قدرتمندتر خواهد شد و تمسک خود را به قرآن بیشتر خواهد کرد.
پیش از
سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام خاموشی نماینده ولی فقیه و رئیس
سازمان اوقاف و امور خیریه با بیان گزارشی، گفت: سی و ششمین دوره مسابقات
بینالمللی قرآن کریم با شعار یک کتاب، یک امت» و با هدف ایجاد فضای انس
میان مسلمانان، زمینهسازی جهت ایجاد هویت اسلامی واحد در سایه آموزههای
قرآن و ایجاد فضای وحدتبخش میان ملتهای مسلمان در شهرهای تهران و قم
برگزار شد.
وی با اشاره به فعالیتهای انجامشده در این دوره از
مسابقات، افزود: در رویداد بزرگ قرآنی امسال ۳۲۹ نفر از اهالی قرآن از ۶۷
کشور جهان شامل مسابقهدهندگان، داوران، مهمانان ویژه و جمعی از اساتید و
فعالان قرآنی حضور داشتند.
در ابتدای این دیدار تعدادی از اساتید و برگزیدگان مسابقات بینالمللی قرآن کریم، آیاتی از کلامالله مجید را تلاوت کردند.
رهبر
معظم انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۳۹۸ هجری شمسی، با تبریک
عید نوروز و میلاد مسعود امیرمؤمنان حضرت علی علیهالسلام به هممیهنان
عزیز و بویژه خانوادههای معظم شهیدان و جانبازان، و با آرزوی سالی توأم با
شادی، سعادت، سلامت جسمی و توفیقات روزافزون مادی و معنوی برای ملت ایران،
سال جدید را سال رونق تولید» نامگذاری کردند.
حضرت آیت الله ای
در ارزیابی سال ۹۷، آن را سالی پُر ماجرا خواندند و خاطرنشان کردند: دشمنان
در این سال نقشههای زیادی برای ایران کشیده بودند، اما ملت ایران به معنی
واقعی خوش درخشید و با صلابت و بصیرت و با همت جوانان، آن نقشهها را خنثی
کرد.
رهبر انقلاب اسلامی واکنش مردم به تحریمهای شدید آمریکا و اروپا
را در عرصههای ی و اقتصادی واکنشی محکم و مقتدرانه برشمردند و
افزودند: در عرصه ی مظهر این واکنش راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن و
موضعگیریها مردم در طول سال بود و در عرصه تقابل اقتصادی نیز با افزایش
ابتکارات علمی و فنی»، افزایش چشمگیر شرکتهای دانش بنیان»، افزایش
تولیدات زیربنایی و اساسیِ داخلی مانند افتتاح فازهای متعدد گاز جنوب کشور و
افتتاح پالایشگاه بزرگ بندرعباس»، ملت ایران توانست در مقابل دشمنی و
خباثت دشمنان، قدرت و هیبت و عظمت خود را نشان دهد و آبروی ملت و انقلاب و
نظام جمهوری اسلامی افزایش پیدا کرد.
ایشان در ادامه مشکل اساسی کشور را
همچنان مشکل اقتصادی دانستند و با اشاره به افزایش مشکلات معیشتی مردم در
ماههای اخیر، گفتند: بخشی از این مشکلات مربوط به مدیریتهای نارسا در زمینه
مسائل اقتصادی است که حتماً باید جبران شود، البته برنامهها و تدابیری
اندیشیده شده است که این تدابیر باید در طول سال جدید به ثمر بنشیند و مردم
آثار آن را احساس کنند.
حضرت آیت الله ای با تأکید مجدد بر اینکه
اولویت و مسئله فوری و جدی کشور، مسئله اقتصاد است، از کاهش ارزش پول
ملی» قدرت خرید مردم» و کمکاری و یا تعطیل بعضی کارخانجات» بهعنوان
مشکلات مهم اقتصاد کشور یاد و تأکید کردند: بر اساس مطالعه و همچنین نظرات
کارشناسان، کلید حل همه این مشکلات توسعه تولید ملی» است.
رهبر انقلاب
اسلامی با اشاره به استقبال مردم از شعار سال ۹۷ یعنی حمایت از کالای
ایرانی» و آثار مثبت آن، افزودند: امسال، مسئله محوری و اصلی، مسئله
تولید» است، زیرا اگر تولید جریان یابد، هم مشکلات معیشتی و اشتغال حل
میشود، هم موجب استغنای کشور از بیگانگان و دشمنان خواهد شد و حتی
میتواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند، بنابراین من شعار
امسال را رونق تولید» قرار دادم.
حضرت آیت الله ای همگان را به
تلاش برای رونق تولید در کشور فراخواندند و ابراز امیدواری کردند با گسترش
چشمگیر و محسوس این تلاش در طول سال، مشکل اقتصادی در مسیر حل شدن قرار
بگیرد.
ایشان با درود به ارواح مطهر امام راحل و شهیدان سرافراز، و با
سلام به پیشگاه حضرت ولیعصر(عج)، دعای آن بزرگوار و سعادت ملت ایران و همه
ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند، از خداوند متعال مسألت کردند.
اشتقاق واژهی قرآن
قرآن یک واژهی عربی اصیل به شمار میرود و ریشهی اشتقاق آن از مادهی قرأ» به معنای خواندن گرفته شده است. همزهی قرأ» در اصل واو بوده و از مادهی قرو» به معنای گردآوری میباشد؛ زیرا قاری- هنگام قرائت- کلمات و حروف را گرد هم میآورد. همانند: کتَب» که راغب میگوید: در اصل به معنای جَمَع است.
قرآن در اصل مصدر قَرَأَ، یَقْرَأُ است؛ مانند: غُفران، کُفران و رُجحان، چنان که در این آیه آمده است: إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» (1).
همچنین آیه: أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُوداً»(2).
برخی در وجه تسمیهی قرآن گفتهاند: چون جامع ثمرات تمامی کتب سالفین است- که در این آیه بدان اشارت رفته: وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ» (3)- از این رو نبایستی واژهی قرآن» را از واژههای دخیل (مأخوذ از دیگر لُغات) دانست، چنان که برخی گمان بردهاند که قرآن واژه ای است سُریانی و از ریشهی قریانه» به معنای تلاوت گرفته شده که در کنیسههای یهود رایج بوده است. (4)
آری، اشتراک لغات سامی را نباید نادیده گرفت و این اشتراک نباید موجب انکار اصالت واژههای مورد استعمال در هر لغت گردد.
عمده دلیل اصالت واژههای هر لغت جریان اشتقاق آن واژه است. قرأ، یقرأ، قراءةً و قرآناً و دیگر اشتقاقات این واژه دلیل بر اصالت آن میباشد.
مفهوم سوره و آیه
سوره از سور بلد» (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است، زیرا هر سوره آیاتی را دربرگرفته است و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر که خانههایی را دربرگرفته است.
برخی آن را به معنای بلندای شرف و منزلتِ رفیع گرفتهاند، زیرا بنابر گفتهی ابن فارس یکی از معانی سوره، علوّ و ارتفاع است و سارَیسور» به معنای غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره میگویند.
ابوالفتوح رازی میگوید: بدان که سوره را معنا منزلت بود از منازل شرف و دلیل این، قول نابغهی ذبیانی است:
ألم تر انّ الله أعطاک سورَهً *** تَری کلّ ملْکٍ دونَها یتذبذبُ
نمی بینی که خداوند به تو شرف و منزلتی رفیع داده است که هر پادشاهی نزد آن متزل مینماید. » اضافه میکند: باروی شهر را از آن جهت سُور خوانند که بلند و مرتفع باشد. » (5) برخی دیگر آن را از سُوْر» به معنای پاره و باقی ماندهی چیزی دانستهاند. ابوالفتوح در این باره میگوید: اما آن که مهموز گوید، اصل آن از سؤر الماء» باشد و آن بقیهی آب بود در آبدان و عرب گوید: أسْأرتُ فی الإناء» اگر در ظرف چیزی باقی گذاری. از همین جاست که اعشی بنی ثعلبه -شاعر عرب- میگوید:
فَبانَتْ و قد أسْأرَتْ فی الفُوادِ. . . صَدْعاً علی نأْیها مُستَطیرا
آن زن، از من جدا شد و در دل باقی گذارد شکافی عمیق بر اثر دوری خود که هر لحظه در حال گسترش است. » (6)
بنابراین، سوره در اصل سؤره بوده (به معنای پاره ای از قرآن) و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است، و تمام قاریان متفقاً آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نُه گانه که در قرآن آمده کسی آن را با همزه قرائت نکرده است.
آیه، به معنای علامت است، زیرا هر آیه از قرآن نشانه ای بر درستی سخن حق تعالی است یا آنکه هر آیه مشتمل بر حکمی از احکام شرع یا حکمت و پندی است که بر آنها دلالت دارد:
وَ لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ مَا یَکْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ» (7) و تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» (8) و . . . کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»(9).
جاحظ گوید: خداوند کتاب خود را- کلاً و بعضاً- برخلاف شیوهی عرب نام گذاری کرد و تمام آن را قرآن نامید. چنان که عرب مجموع اشعار یک شاعر را دیوان میگوید. و بعض (پاره) آن را مانند قصیدهی دیوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بیتِ قصیده، آیه نامیده و آخر هر آیه را مانند قافیه در شعر، فاصله گویند. » (10)
راغب اصفهانی میگوید: آیه، شاید از ریشهی أیِّ» گرفته شده باشد، زیرا آیه است که روشن میکند: أیّاً من أیِّ؛ کدام از کدام است» ولی صحیح آن است که از تأییّ» اخذ شده باشد، زیرا تأیّی به معنای تَثَبُّب و پایداری است. گویند: تأیَّ أی ارفُق؛ مدارا کن، آرام باش» و شاید از اَویَ الیه»گرفته شده باشد، به معنای پناه بردن و در جای گزین کردن و هر ساختمان بلندی را آیه گویند: أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ» (11)؛ در زمینهای مرتفع ساختمانهای بلندی به پا میدارید و بیهوده کاری میکنید. » سپس گوید: هر جمله ای از قرآن را که بر حکمی از احکام دلالت کند آیه گویند، خواه سورهی کامل باشد یا چند فصل یا یک فصل از یک سوره، و گاه به یک کلام کامل که جدا از کلام دیگر باشد آیه گویند. به همین اعتبار آیات سورهها قابل شمارش است و هر سوره را مشتمل بر چند آیه گرفتهاند. » (12)
لازم است به طور اختصار یادآور شویم که اشتمال هر سوره بر تعدادی آیات، یک امر توقیفی است. و کوچک ترین سوره- سورهی کوثر- شامل بر سه آیه است. و بزرگترین سوره- سورهی بقره- شامل بر 286 آیه است. به هر تقدیر کم یا زیاد بودن آیههای هر سوره با دستور خاص پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام گرفته و هم چنان بدون دخل و تصرف تاکنون باقی است، و در این امر سرّی نهفته است که مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آیات میباشد.
پینوشتها:
آیت وکیلیان: نظریههای متنوعی در تبیین، تحلیل و چرایی بروز انقلاب ۱۳۵۷ ایران تعریف شده است؛ دسته اول، نظریههای ی است که از منظر ت به انقلابها میپردازد. ماهیت اصلی این نظریه این است که، دولت دارای چه مکانیسمهایی هست که به انقلاب مبتلا میشود. دسته دوم، نظریات جامعهشناسانه انقلاب است؛ این نظریه به ابعاد اجتماعی انقلاب توجه دارد و نقش عناصر اجتماعی را در شکلگیری انقلاب برجسته میکند. دسته سوم نظریات روانشناسانه انقلاب است؛ این نظریه به روشهای فردی و روانی توجه دارد، اینکه افراد در چه شرایط روحی و روانی قرار میگیرند که دست به انقلاب میزنند.
آیت وکیلیان: نظریههای متنوعی در تبیین، تحلیل و چرایی بروز انقلاب ۱۳۵۷ ایران تعریف شده است؛ دسته اول، نظریههای ی است که از منظر ت به انقلابها میپردازد. ماهیت اصلی این نظریه این است که، دولت دارای چه مکانیسمهایی هست که به انقلاب مبتلا میشود. دسته دوم، نظریات جامعهشناسانه انقلاب است؛ این نظریه به ابعاد اجتماعی انقلاب توجه دارد و نقش عناصر اجتماعی را در شکلگیری انقلاب برجسته میکند. دسته سوم نظریات روانشناسانه انقلاب است؛ این نظریه به روشهای فردی و روانی توجه دارد، اینکه افراد در چه شرایط روحی و روانی قرار میگیرند که دست به انقلاب میزنند. دسته چهارم نظریه اقتصادی انقلاب است. نظریات اقتصادی بهعناصر اقتصادی مثل فقر، بیکاری و. میپردازند. البته در این میان نظریههای دیگری چون؛ نظریه رهبری مذهبی» وجود دارد که به نوعی چهره کاریزماتیک رهبری انقلاب را به میدان تحلیلهای رایج سوق میدهد. بسیاری از این نظریهها بر انقلاب اسلامی ایران تطبیق داده شده است؛ این نظریهپردازان در راستای مطالعات خود به موضوع انقلاب اسلامی پرداختهاند و بسته به نظریه خود آن را به انقلاب معطوف کردهاند.
این نظریهها هر کدام به نوبه خود از فقر تحلیلی بری نخواهند بود و در عین حال میتوان گفت که بخشی از حقایق مربوط به انقلاب را پوشش میدهند. هر کدام از این نظریهها به جنبه خاصی پرداختهاند؛ برای مثال نظریهای که به جنبه روانشناسانه انقلاب میپردازد، نظریه تد رابرت گر» است. گر» به بحث محرومیت نسبی در جامعه میپردازد و اشاره میکند، جامعهای که در مدار توسعه اقتصادی قرار بگیرد و چنانچه روند این توسعهیافتگی منقطع شود، طبیعتا مردم انتظار ادامه روند ترقی و توسعه را خواهند داشت. زمانی که بین آمال و خواستهها و انتظارات ارزشی در یک جامعه ترازی وجود نداشته باشد، شرایط برای انقلاب مهیا میشود. پیش از انقلاب، قیمت نفت به دلیل جنگ اعراب و اسرائیل بالا رفت و وضعیت اقتصادی جامعه ایران را سامان بخشید. در سال ۱۳۵۶ بعد از صلح اعراب و اسرائیل، این وضعیت به حالت رکود تنزل پیدا کرد و جامعه انتظار داشت که همچنان این افزایش رفاه ادامه پیدا کند.
نفت فراسوی تحلیلها
با برقراری موج سوم دموکراسی در برخی از کشورهایی که با جامعه جهانی پیوند نخورده بودند، این تنها خاورمیانه بود که از نسیم و موج دموکراسی بینصیب بود. پایداری این کشورها در برابر امواج پروژه دموکراسی خواهی، بستر را برای تولید نظریهای به نام دولت رانتیر» فراهم کرد. تداسکاچپول» از جمله این نظریهپردازان است. دولت رانتیر، دولتی است که در آمدی غیر از مالیات دارد. در شرایط عرف جامعه ملل، دولتها براساس مالیاتی که از مردم دریافت میکنند، حاکمیت دارند، اما برخی از دولتها یک منبع درآمدی غیر از مالیات دارند. برای مثال عمده کشورهای خاورمیانه را میتوان نام برد. این دولتها آن سان که باید به مالیات مردم توجهی ندارند، در نتیجه به خواستههای مردم نیز اهمیتی نمیدهند، چرا که وابسته به مردم نیستند. این شرایط که به دنبال خود بین انتظارات مردم با دولت فاصله میاندازد، موجی از نیتی عمومی را به وجود میآورد. در بین نظریهپردازان جامعهشناسانه انقلاب چار تیلی» عرضاندام کرده و نظریاتش را بر بسیج تودههای اجتماعی متمرکز کرده است. هنگامی که نیروهای اجتماعی داخل نظام کنار گذاشته شوند، تبدیل به نیروی اپوزیسیون میشوند و زمانی که با نیروهای خارج از نظام ائتلاف میکنند، بهعنوان اپوزیسیون خارج از نظام مطرح میشوند و حاصل این ائتلاف بستری برای بروز و ظهور انقلاب است.
طرح نظریه اقتصادی انقلاب
در بروز و شکلگیری انقلاب اسلامی، از جمله عواملی که در میان نظریهپردازان بیشتر مورد توجه جدی قرار گرفته است، نظریه اقتصادی» آن است. خاستگاه مهم این نظریه بیشتر در بین نویسندگان مارکسیست ـ لنینیست و برخی نویسندگان غربی دیده میشود. اگرچه تفسیر و تبیین این دو گروه از چگونگی تاثیر عامل اقتصاد در ظهور انقلاب، وجوهات متفاوتی را در بر میگیرد، از اینکه به دنبال ماحصلی مشترک از تفاسیر این دو نحله باشیم، به کج راهه تحلیلهای رایج غلتیدهایم. پژوهشگران مارکسیست ـ لنینیست سالهای آخر نظام شاهنشاهی را آغاز و شمارش مع فروپاشی آن قلمداد میکنند. سال ۱۳۵۲ با بالا رفتن قیمت نفت، شاه فرصت را مناسب دید و دست به اجرای توسعه اقتصادی زودبازده زد. آثار این اقدام شتابزده در زمانی اندک پیامدهای خود را نشان داد؛ کمبود کالا در امر خدماترسانی، رانتخواری دستگاههای ذیربط، تورم، فشارهای اقتصادی، و. از جمله آثار زیانبار تهای شتابزده در رونق اقتصادی مملکت بود. اوضاع و شرایط اینچنینی در هر کشوری صورت گیرد، نتایج مشابهی به دنبال خواهد داشت؛ بحران اقتصادی به دنبال خود، بحران ی به دنبال خواهد داشت.
بحران ی به نیتیهای مدنی منجر میشود و در فرجام کار این انقلاب است که در سراپرده آن برون میتراود. از جمله نویسندگانی که با نظریه اقتصادی به تحلیل انقلاب پرداختهاند؛ نیکی کدی، مایکل فیشر، فرد هالیدی و ریچارد کاتم هستند.
اگرچه در سالهای پیش از ۱۳۵۳ نظام مشکلات اقتصادی داشت و اینگونه نبوده که این بحران اقتصادی تنها معطوف به سالهای آخر آن باشد. از سالهای میانی دهه پنجاه موج مشکلات اقتصادی به ساحل طبقه متوسط و اقشار ضعیف جامعه رسید و اسباب نیتی و مبارزه مدنی آنها را فراهم ساخت.
این رویدادها را میتوان با رویکرد دیگری هم مطرح کرد؛ در نگاه برخی از این نظریهپردازان، افزایش فاصله طبقاتی بین اقشار مرفه و اقشار کم درآمد و مهاجرت روستاییان به شهرها،(که یک نوع شوک اجتماعی برای روستاییان پدید آورده بود) از جمله رویکردهای معطوف به مسائل اقتصادی است که مورد توجه قرار گرفته است.
انقلاب اسلامی نه یک حادثهی منطقهای که یک حادثهی تاریخی است.
اساساً هر انقلابی، در جغرافیای انسانی، مثل زله و آتشفشان در جغرافیای طبیعی است. زله و آتشفشان ازلحاظ اصل بروز، ناشی از تکاثُف انرژیهای مختلف طبیعی است. انقلاب هم در جغرافیای انسانی، ناشی از انباشته شدن انرژیهای انسانی و انفجار این انرژیها است. ازلحاظ تأثیر هم همینجور است، هر زلهای در هرجای دنیا اتفاق بیفتد و هر آتشفشانی در هر جای دنیا که مشتعل میشود، علاوه بر تأثیرات منطقهای و محدودی که دارد، در کل مسائل طبیعیِ جهان اثری دارد، یا ضعیف یا قوی.
همهی انقلابها این تأثیر را در کل مسائل جهانی دارند، یا کم است یا زیاد. همهی انقلابها در مناسبات بشری و در ارتباط میان ملتها، در موضعگیری تها و در جغرافیای ی عالم یک تأثیری میگذارند. با این تعبیر باید گفت که هر انقلابی جهانی است. همان انقلابی هم که بهوسیلهی یک عده جوان، در یک گوشهای از دنیا، در یک کشور کوچکِ دو، مثلاً سه میلیونی بروز میکند، یک حادثهی جهانی است. هیچ انقلابی را نمیشود محدود به مسائل منطقهای کرد، لااقل بروز، حدوث و ایجادش اینجور است.
البته تأثیرات انقلابها بر حوادث جهانی یکسان نیست.
هرچه آثار و تأثیراتی که یک انقلاب بر حوادث جهانی میگذارد، سریعتر باشد، فراگیرتر باشد، ماندگارتر باشد، آن انقلاب بزرگتر است.
گاهی این تأثیرات بهنحوی است که انقلاب را بهشکل یک واقعهی تاریخی در میآورد. واقعهی تاریخی یعنی آن واقعهای که در تاریخِ بعد از خودش هم، دارای علائم و تأثیراتی است. فقط در زمان خود تأثیر نمیگذارد، بلکه یک دورهی بعد از خودش را هم میسازد که همهی انقلابها اینجور نیستند.
اگر انقلابی این سه خصوصیت داشته باشد؛ اول، یک جهانبینی و تلقّی از عالم ارائه بدهد؛ دوم، پایگاه مهمی که در وضع زندگی عالم تعیینکننده است از استکبار بگیرد؛ و سوم، حوزهی تأثیر آن وسیع باشد؛ این انقلاب از سطح منطقهای و جهانی هم بالاتر است، این یک انقلاب ماندگار و تاریخی است. این انقلاب یک انقلاب برجسته است. انقلاب اسلامی ایران اینگونه بود.
در دههی شصت و هفتاد، حوادث و وقایع انقلابیِ زیادی اتفاق افتاده، از اقصای آسیا تا آفریقا و تا آمریکای لاتین؛ وقایعی که هرکدامی، یک تأثیر بر جغرافیای ی جهان داشت. اما میخواهم این را بگویم که انقلاب اسلامی در میان همهی این انقلابها از جهت ارائهی یک تلقّی جدید از جهان و یک جهانبینی جدید به انسانها، استثنایی بود. بقیهی انقلابهایی که در این دو دهه اتفاق افتادند، درحقیقت ادامهی انقلاب شوروی هستند. همان تلقّی، همان فکر و همان راه حل در مسائل جهانی را ارائه میکنند، چیز جدیدی نمیگویند.
لذا شما میبینید که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در کشورهای جهان سوم، حتی در کشورهای اسلامی، هرگاه یک عده روشنفکر میخواهند یک حرکتی را انجام بدهند و اعتراضی کنند، ایدئولوژیشان مشخص است؛ حرکت، حرکت چپ است؛ نظامات، همان نظاماتی است که در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در کشور روسیه دیده شده است.
۱. ارائه جهانبینی و تلقّی از عالم
انقلاب اسلامی در طول این دو دهه که صد در صد بر مبانی خودش استوار شد اولین انقلابی است که هیچ مبانی انقلابهای گذشته را ـ انقلاب اکتبر ـ با خودش همراه نکرد.
یعنی جنبهی التقاط از تفکر مارکسیستی نداشت. یک تلقّی جدید را در دنیا ارائه کرد. آن تلقّی جدید عبارت بود از توحید، تکریم انسان، عَبَث نبودن آدمی، عبث نبودن خلقت انسان اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقناکُم عَبَثًا وَ اَنَّکُم اِلَینا لا تُرجَعونَ»، مسئلهی صیرورت و رجوع انسان به خدا اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعونَ»، عدالت اجتماعی برطبقِ نسخهی اسلامی، نه برطبقِ نسخهی مارکسیستی، معنویت انسان و اینکه انسان دارای بعد معنوی است، و باید این بعد معنوی در برنامهریزیهای بشر دیده بشود، ملاحظه بشود و پرورش داده بشود و به چشم اعتبار نگاه بشود. میبینید اینها هیچکدام در انقلابهای قبلی وجود نداشته.
البته من در دنیای اسلام، انقلابهایی که با نام اسلام بهوجود آمده را میشناسم، به آنها ارج هم میگذاریم. لکن آن انقلابها را مشاهده میکنیم که همچنان اسلامی نماندند. اگرچه ریشهها و زمینههای اوّلیشان اسلامی بود، اما آنوقتیکه منفجر میشد، درحقیقت قرآن نبود که بالا میرفت و روی پرچم قرار میگرفت، تفکرات دیگری بود، نظرات دیگری بود که این چیزِ روشن و واضحی است و نیاز به اثبات و استدلال هم ندارد. خود آن کسانی هم که آن انقلابها را راه انداختند و اداره کردند، غیر از این ادعایی ندارند، آنها هم همین را میگویند.
تنها انقلاب اسلامی بود که براساس ارزشهای اسلامی، پایههای اسلامی، تفکرات اسلامی، سرفصلهای جدید در زندگی انسان بهوجود آورد، بنا شد، منفجر شد و نظام حکومتی تشکیل داد.
و از اینکه اصولش با اصول دنیا یکسان نیست خجالت هم نکشید و از اینکه دنیا بسیاری از مسائل او را قبول ندارد احساس حقارت نکرد، بسیاری از اصول قابل قبول انقلابیون رایج دنیا را قبول ندارد؛ بلکه احساس افتخار کرد. گفت این اسلام است، این قرآن است، این کلام خداست، این رسالت من است. این خصوصیت انقلاب اسلامی است.
درباره این سایت